معنی مثل فرد بدخلق

حل جدول

مثل فرد بدخلق

گوشت تلخ


بدخلق

تندخوی

تند خو


مثل فرد بسیارعبوس

برج زهرمار


مثل فرد بلاتکلیف

یک لنگه پا


مثل فرد پرحرف

روده دراز


مثل فرد بداخلاق

گوشت‌تلخ


مثل فرد بسیارپیر

آفتاب لب بام


مثل فرد حریص

دندان گرد

لغت نامه دهخدا

بدخلق

بدخلق. [ب َ خ ُ] (ص مرکب) بدخو و لجوج. (ناظم الاطباء). بدخو و شریر. (آنندراج). تَرِش. تارش. عزور. عیذان. متدنس. عنفص. (منتهی الارب). || جسور. (ناظم الاطباء).

مترادف و متضاد زبان فارسی

بدخلق

آتش‌مزاج، بداخلاق، بدخو، آتشین‌مزاج، عصبی، بدعنق، تندخلق، تندخو، خشمگین، زشت‌خو، کج‌خلق،
(متضاد) خوش‌اخلاق، خوش‌خلق، ناساز، ناموافق، نساز، بی‌مدارا،
(متضاد) ملایم، مداراگر

فارسی به ایتالیایی

بدخلق

scontroso

فارسی به عربی

بدخلق

خشن، متداعی، مزاجی

فرهنگ فارسی هوشیار

بدخلق

لجوج، بدخو، جسور

واژه پیشنهادی

مثل فرد خسیس

ناخن تنگ

معادل ابجد

مثل فرد بدخلق

1590

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری